Monday, August 20, 2007

فریدون مشیری


من دلم میخواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهدوارد خانهء پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند
شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهارمی نویسم ای یار
خانهء ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگرخانهء دوست کجاست؟
****************************
این اشعار زیبا را به همه دوستان خوبم که همیشه مشوق من در گرم نگهداشتن خانه پدر
هستند تقدیم میکنم
همه شما را دوست دارم ودست مهربانتان را صمیمانه میبوسم

6 comments:

Anonymous said...

سلام
امیدوارم خانه زندگی شما سراسر گرم و پرامید باشد . حال خواه این خانه، خانه پدری باشد یا خانه دوست و یا هر خانه دیگری
پایدار باشید و سربلند

Anonymous said...

عذر مي خوام مثل اينكه من نظر قبليمو درست جمله بندي نكردم . من به هيچ عنوان منظورم از سنگين بودن صفحه نظرات فضاي پرمهر و صميمانه دوستان گل شما نبود . منظورم سنگيني بارگذاري صفحه نظراتتون بود . آخه يا دير باز ميشه يا هم وقتي كلي توش احضار ارادت ميكنيم نسبت به شما موقع ارسال ارسال نميشه . منظورم از نظرات رايج هم همه وبلاگها بود نه دوستان فرهيخته شما مثلا شما دوست گل متفاوت با اكثر دوستان كه تقاضاي تبادل لينك دارند شبهاي الموت رو لينك كردين همين تفاوتاست كه لينك محفل گرم خانه پدر رو من گذاشتم تو وبلاگم

Anonymous said...

اي حل شده از علم تو صد گونه مسائل

وي به شده از دست تو صد علت هائل

هميشه كوشا و سر حال باشي و هر روزت بهتر از روز قبل باشد

Anonymous said...

خدا مي داند وبس
كه شب با فكر شما ميخوابم وصبح باعشق

خواندن نوشته هاي زيباي همه شماهاشما صفاي خانه پدريم را كه پاشيده شده برايم زنده كرديد

Anonymous said...

سلام دوست خوبم ...
خوشحالم و ممنونم بزرگوارانه یادم نمودید
از اینکه اینقدر اظهار لطف میکنین سپاسگزارم
...

Anonymous said...

شادو سرفراز باشید