از اظهار لطفتون دروبلاگ گروهي دوستداران رودبار و الموت ممنونم فقط كاش نظرتونو خطاب به من نمي گفتيد چون اون وبلاگ هيچگونه مالكيت شخصي نداره و متعلق به همه دوستداران الموته مثل شما و هر كسي براي خودش اكانت شخصي داره اينطوري شايد دوستان احساس بيگانه بودن بكنن واسه نوشتن مطلب تو اون وبلاگ
عکسی که در ابتدای وبلاگ ما میبینید مادر مهربانمان است . اولين معلم عشق ، محبت بی چشمداشت و فداکاری ، شور و نشاطش به ما اميد ميدهد و برق چشمانش توان بودنمان را زياد ميکند . همه خانواده و دوستان زير سايه پر مهر ايشان که در سن هشتاد وپنج سالگی هستند ،
از اين لطف خدا بهره ميگيريم
این شاخه گل از طرف دوست خوبمان «آقای مرتضی وثوق» به خانه پدر رسیده
در زمستاني يخي " خسته و افسرده عابري گمگشته " دل به يغما برده ناگه از برزن عشق " خانه اي پيدا شد خانه از آن پدر " خاطرش احيا شد سردر خانه زني " چهره اش مملو مهر مرد عابر مدهوش " ناظر ماه و سپهر گرمي فروردين " ياد دوران امير و پورياي دلبرلذت عابر بود " شعر آذين كمال تا مه شهريور
6 comments:
زيبايي خانه پدر صد چندان شد .بچه ها هميشه تازگي و طراوت و انرژي با خود مي آورند.
ماشاالله چه کوچولوی نازی است .
توپولی الهی صد سال زنده باشی
بچه ها آيه هاي آسماني هستند پاك
ولطيف
باتشكر از اينكه در خانه شما با شيها وروزهاي الموت آشنا شدم مثل هميشه فرهنگ بالاي اين خانه قابل تقدير است
از اظهار لطفتون دروبلاگ گروهي دوستداران رودبار و الموت ممنونم
فقط كاش نظرتونو خطاب به من نمي گفتيد
چون اون وبلاگ هيچگونه مالكيت شخصي نداره و متعلق به همه دوستداران الموته مثل شما
و هر كسي براي خودش اكانت شخصي داره
اينطوري شايد دوستان احساس بيگانه بودن بكنن واسه نوشتن مطلب تو اون وبلاگ
وجودپوریای عزیزم با لبخند قشنگشش گرمای زیادی به زندگی من بخشید خداوند حفظش کند وسایه پدر ومادر مهربانش برسرش ودعای خیر من مادربرزگش بدرقه راهش
Post a Comment