كودكم به كدام آغوش تو را بگيرم كه دستي براي در آغوش گرفتنت ندارم به كدام چشم تو را حفظ كنم كه چشمي برايم باقي نمانده وبه كدام ندا تو را بخوانم كه فريادم در گلو مانده و صدايم به هيچ كس نمي رسد .روز تو وقتي مبارك است كه پناهي داشته باشي .عزيز كوچكم تا دنيا دنياست بي پناهاني هستند كه فقط به سر پناه امني مي انديشند .
عکسی که در ابتدای وبلاگ ما میبینید مادر مهربانمان است . اولين معلم عشق ، محبت بی چشمداشت و فداکاری ، شور و نشاطش به ما اميد ميدهد و برق چشمانش توان بودنمان را زياد ميکند . همه خانواده و دوستان زير سايه پر مهر ايشان که در سن هشتاد وپنج سالگی هستند ،
از اين لطف خدا بهره ميگيريم
این شاخه گل از طرف دوست خوبمان «آقای مرتضی وثوق» به خانه پدر رسیده
در زمستاني يخي " خسته و افسرده عابري گمگشته " دل به يغما برده ناگه از برزن عشق " خانه اي پيدا شد خانه از آن پدر " خاطرش احيا شد سردر خانه زني " چهره اش مملو مهر مرد عابر مدهوش " ناظر ماه و سپهر گرمي فروردين " ياد دوران امير و پورياي دلبرلذت عابر بود " شعر آذين كمال تا مه شهريور
7 comments:
انتخاب مناسبی است و نوشته موجز و مفید
حسن سلیقه شما واقعا قابل تحسین ست
واقعا به جا گفتید . از این طرف بچه های مظلوم توی جنگ ها کشته میشوند و از اون طرف روز کودک می گیرند .
بیچاره کودکان
یک شعر برای زن گفتم اگر لطف کنی ایمیلتان را بخوانی و نظرتان را برایم بنویسید
سکوت ....وباز هم سکوت
.........
كودكم به كدام آغوش تو را بگيرم كه دستي براي در آغوش گرفتنت ندارم
به كدام چشم تو را حفظ كنم كه چشمي برايم باقي نمانده
وبه كدام ندا تو را بخوانم كه فريادم در گلو مانده و صدايم به هيچ كس نمي رسد .روز تو وقتي مبارك است كه پناهي داشته باشي .عزيز كوچكم تا دنيا دنياست بي پناهاني هستند كه فقط به سر پناه امني مي انديشند .
Post a Comment