مي خواهم نردباني درست كنم پايههايش همه نور
چارچوبش همه عشق پلههايش همه شوق
جنسش از جنس بلور جايگاهش همه مهر
نردباني كه در آ ن حسرت تنهايي خويش را
پس بزنم بروم از پله شوقش بالا
و با هر گام كه بر ميدارم نفسم تازه ميشود
در پر تازه شدن اشتياقم به رسيدن جاريست
رفتن و تازه شدن رسيدن تا ا و
برسي آن بالا بشماري آنجا
گل هر عشق كه پر ميگشايد از عشق
و ببيني جان را
او آنجاست
او جان جانهاست
و در آغوشش تو سبز شوي بهاري باشي
من بهارم آنجاست
چارچوبش همه عشق پلههايش همه شوق
جنسش از جنس بلور جايگاهش همه مهر
نردباني كه در آ ن حسرت تنهايي خويش را
پس بزنم بروم از پله شوقش بالا
و با هر گام كه بر ميدارم نفسم تازه ميشود
در پر تازه شدن اشتياقم به رسيدن جاريست
رفتن و تازه شدن رسيدن تا ا و
برسي آن بالا بشماري آنجا
گل هر عشق كه پر ميگشايد از عشق
و ببيني جان را
او آنجاست
او جان جانهاست
و در آغوشش تو سبز شوي بهاري باشي
من بهارم آنجاست
4 comments:
سلام. امیدوارم سلامت باشید. خیلی وقت هست که به شما سر نزدم. راستش اول باید تشکر کنم که در این مدت همراه وبلاگ های بنده بودین. فکر نیم کنم تا پایان ماه مبارک بتونم وبلاگ گاهشمار تاریخ رو بروز کنم. و بابت لینک وبلاگ تازه هم از شما سپاسگذارم. نصیحت شما رو هم همیشه به یاد می سپارم
من تا حالا اسم اين شاعر توانا رو نشنيده بودم
اما شعر زيبايي سروده
خانه پدر راكه گشودم بوي خوش عشق فضا را پر كرده ديدم.از عكس زيبا و شعر با مسما و همه تازگي ممنون .كيف كردم ومتشكرم
سلام
بر خانواده صمیمی خانه پدر
خانه ای که همواره یاد آور خانه های است مملو از صفا و صمیمیت
چند روز که مشغله داشتم دیدم خیلی پستها را نخوندم
زیبا و عالی مثل همیشه
ارادتمند رشوند
Post a Comment