Saturday, November 10, 2007

سعدی


حکیمی را پرسیدند : چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخوانده­اند مگر سرو را که ثمره­ای ندارد. در این چه حکمتست ؟گفت : هر درختی را ثمره­ی معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود. و سرو را هیچ از این نیست و همه وقت خوشست؛ و اینست صفت آزادگان

7 comments:

Anonymous said...

سلام !
باز هم ممنون به خاطر اینکه سر زدی و اینکه از کارهای ما مثل همیشه حمایت می کنی ! راستی من می تونم شما رو مادر صدا کنم یا پدر ؟ (کامنت های شما خیلی حس مادرانه به من می ده )

ببخش اگر جسارت می کنم !

Anonymous said...

زیبائی درخت سرو همانا که شاعران دروصف هر زیبائی اورا مثال می زنندهمیشه سبز خوش قامت

Anonymous said...

خیلی متفکرانه و عالی

Anonymous said...

از سرو پرسيدند چرا ميوه نمياري ؟
گفت : آزادگان تهيدستند

Anonymous said...

سلام عزيزانم
چه زيبا به اين نكته تا حالا توجه نكرده بودم
براي انسانها همان ثمره خوب واغاز وپايان عريض دل چسب است

Anonymous said...

سلام
سرو کاج درختان همیشه سر سبز باغ اند
آنها با تمام سرسبزیشان زمستان را به سخره گرفته اند
این حدیث تشریحش در سمفونی باغ سیالان آمده است

Anonymous said...

سرو سنبل آزادي و آزادگي است كه به هيچ سر خم نمي كند و اوج زيبايي كه بي هيچ آرايش و پيرايشي زيباست . او خود است و هر گاه خود باشي بي هيچ نقاب زيبايي و هر گاه بخواهي كس ديگري باشي خشي هست كه ديگر زيبايي نيست