Friday, November 23, 2007

گزیده فیه مافیه - مولوی

درد است که آدمی را راهبر است. در هر کاری که هست، تا او را درد آن کار و هوس و عشق آن کار در درون نخيزد، او قصد آن کار نکند و آن کار بی درد او را ميسر نشود. خواه دنيا، خواه آخرت، خواه بازرگانی، خواه پادشاهی، خواه علم، خواه نجوم و غيره

9 comments:

Anonymous said...

واقعا جالب بود هر كاري تا احساس بر خاستن واميد انجام نباشد شروع نمي گردد

Anonymous said...

سلام
جالبه. از دیدگاه دیگه ایی درد رو نگاه می کنه
ممنون

Anonymous said...

بسیار جالب و خواندنی مثل همیشه

Anonymous said...

بانوی عزیز با سلام
بدون اغراق باید بگویم عکسها و مطالب وبلاگتان مانند نجات غریقی ایت که آدمی را از غرق شدن در منجلاب روزمرگی نجات میدهد.
خداوند نگهدار شما و خانواده مکرمتان باشد.
یا حق

Anonymous said...

عرض سلام و ادب

Anonymous said...

اسپندخت عزيزم عكسها ومطالب انتخابيت بقدري لطيف ودلنشين است كه مدتها وچندين بار آنها رامي بينم و ميخوانم ونمي دانم چه بنويسم كه مطلب زيبايت را خراب نكنم
موفق باشيد

Anonymous said...

درود بر بزرگی شما با این پست ها ی عالی

Anonymous said...

سلام
درد خود یک فلسفه شگفتی است
روح های دردمند همواره درد را طالبند
تا بهانه ای برای نجوای شبانه شان باشد

Anonymous said...

دنيا همه اش درد و لذت است
هر درد را لذت و هر لذتي را دردي در انتظار است