دل را اگر گيسو كنی هر شب ندا رابشنوی
در آن سكوت جانفزا از عرش می آيد صدا
گوش دگر بايد تو را تاآن صدا رابشنوی
محو جان راز شو با جان شب دمساز شوی
تا از گلوی مرغ حق نام خدا را بشنوی
بال خدایی ساز كن تا عرش حق پرواز كن
كز قدسيان گلنغمه ی حي علا رابشنوی
باغ دعا پرگل شود هر برگ گل بلبل شود
در باغ شب گر بگذری عطر دعا را بشنوی
از سبزه ها وز سنگ ها سر می زند آهنگها
گر گوش جان پيدا كنی آهنگ ها را بشنوی
6 comments:
سلام
خوشحالم كه اولين ام
اين شعر زيبا را خواندم
شهريور فروردين واسپندخت نازنينم
امدم تا سفر نامه رابنويسم دوروز كار دارد
هرلحظه با شما بودم
خدمت مامان عرض سلام ودستبوس هستم
سلام !
مثل همیشه به خاطر نظر و لطف شما ازتون ممنونم ...
تبریک می گم وبتون داره رونق پیدا می کنه !
براتون آرزوی موفقیت دارم .
لطفا با دل پاکی که دارید برای منهم دعا کنید. این روزها زود دلتنگ و دلشکسته میشوم
سلام
وای ماشالله چه سرعتی
من وقتی یکی دو روز نباشم خیلی از مطالب زیبای شما رو از دست میدم...
وبلاگتون همیشه مستدام و پر رونق.
سلام
خانم قائینی
شعر قشنگی بود با تمام وجود احساسی را که دراین شعر ریخته بودید حس کردم ندای جان ندایی است که خداوندبه دلهای پاک عطا می کند دلهای زیبا سرشار از محبت و دوست داشتن دلهایی که خوبی و سعادت و شادی همه را می خواهد من شما را این چنینین می بینم
ارادتمند علی
هوا خواه توام جانا و مي دانم كه ميداني
كه هم ناديده مي بيني و هم ننوشته
ميخواني
Post a Comment